براي ان عاشق بي دل مي نويسم كه حرمت اشكهايم را ندانست

 
براي ان مينويسم كه معناي انتظار را ندانست

چه روزها و شبهايي كه به يادش سپري كردم

براي ان مينويسم كه روزي دلش مهربان بود

مي نويسم تا بداند دل شكستن هنر نيست

نه دگر نگاهم را برايش هديه ميكنم ، نه دگر دم از فاصله ها ميزنم

و نه با شعرهايم دلتنگي ها را فرياد مي زنم

مي نويسم شايد نامهرباني هايش را باور كند
 
ز تمام بودنیها 
 
 تو یکی از آن من باش
 
 که به غیر با تو بودن دلم آرزو ندارد